|
درباره وبلاگ خــــــــــــوش آمــــدید آخرین مطالب ادبیات مدرسه نمونه دولتی فرهنگ-خوزستان آب راگل نکنیم درفرودست انگار کفتری میخوردآب یا که در بیشه ای دور سیره ای پر میشوید یا در آبادی کوزه ای پر میگردد آب را گل نکنیم شاید این آب روان میرود پای سپیداری تا فروشوید اندوه دلی دست درویشی شاید نان خشکیده فرو برده در آب زن زیبایی آمده لب رود آب را گل نکنیم روی زیبا دو برابر شده است چه گوارا این آب چه زلال این رود مردم بالا دست چه صفایی دارند چشمه هاشان جوشان گاوهاشان شیر افزا باد من ندیدم دهشان بی گمان پای چپرهاشان جاپای خداست ماهتاب آنجا می کند روشن پهنای کلام بی گمان در ده بالا دست چینه ها کوتاه است مردمش می دانند که شقایق چه گلی است بی گمان آنجا آبی آبی است غنچه ای می شکفد اهل ده باخبرند چه دهی باید باشد کوچه باغش پر موسیقی باد مردمان سر رود آب را می فهمند گل نکردنش ما نیز آب را گل نکنیم نظرات شما عزیزان:
  |
